سلام
می بخشید که در مدت این چند ماه نتونستم بنویسم اخه می دونین چیه؟
اونوقت ها که می نوشتم ادم بودم و برای دلم می نوشتم اما الان دیگه ادم که نیستم...کنکوری ام

تسلیت

بنی ادم اعضای یک دیگرند
                                    که در افرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد اورد روزگار
                                     دگر عضو ها را نماند قرار
تو که از محنت دیگران بی غمی
                                     نشاید که نامت نهند ادمی

با نهایت تاثر و تالم خاطر  و از صمیم قلب صمیمانه فاجعه تاسف بار زلزله بم را به همگان و بویژه مردم داغدار و مصیبت دیده کرمان و مخصوصا مردم محروم بم تسلیت عرض می کنیم.
نمی دونم الان توی این وضعیت کسی می اد حرفای منو بخونه و یا اصلا  کار درستی هست که من بنویسم  و یا نه؟ اما به هر حال...
دیروز مورخ ۵/۱۰/۸۲ زلزله ای به شدت ۳/۶ ریشتر بم را با خاک یکسان کرد.
۱۰۰٪ ارگ تاریخی بم ویران شده و بیش از ۶۰٪ مناطق مسکونی شهر بم به طور کامل ویران شده است و تا الان اگر اخبار اعلام شده صحت داشته باشد حدود چهار -پنج هزار تن از مردم جان خود را از دست داده اند. و حالا مقامات خالی رتبه ما می ایند هی اینجا و اونجا جلسه می گذارند و بعد از کلی استخاره گرفتن و از این جور چیزها تصمیم می گیرند که به مردمی که همه چیزی خود را از دست داده اند لطف کرده و ۴ تا پتو ارسال کنند.دم به ساعت هم هی پیش این و اون گدایی کمک می کنند.((اقا جون مارت بیا مردم کشور منو نجات بده))
ما چی بودیم و چی شدیم؟
چند هزار ادم بدبخت و محروم این مملکت دارن بیخ گوشمون زنده زنده زیر خروار ها اوار می میرند و ما تنها کاری که می کنیم اینه که بریم و با چوب و چماق مثلا امنیت را بر قرار کنیم.(در هر صورت ادم مرده هم امنیت می خواد)
ما مردم هم که خیلی مهربون باشیم دلمون به حال هموطنامون می سوزه و شاید هم قطره اشکی هم بریزیم و یا دو تا پتو و ظرف اب برای زلزله زدگان ببریم.
چی شده؟
چی شده که من اریایی نمی تونم به همنوعم به هموطنم کمک کنم؟
چی شده که موقع جایزه نوبل بردن من هستم ولی وقتی ادمای مملکتی که مثلا من براشون افتخار کسب  کردم دارن می میرن من یه دفعه غیب می شم؟
یعنی اینقدر پست و حقیر شدیم؟

همه میدونن که ایران کشور پهناور و ثروتمندی است.
نمی دونم شما تا به حال بم رفتید یا نه؟اما من رفتم
نمی دونم که دیدی و مهم تر از اون درک کرده اید که مردم در چه بیغوله هایی روزگار می گذرونند؟
کی باید جوابگو باشه؟
کی باید به من بگه این همه ثروت کجا می ره؟تو حساب بانکی کیا میره؟
وقتی اقایون با ماشین های ضد گلوله و برج های انچنانی زندگی می کنند معلومه که کسی نباید دلش به حال منه بدبخت فقیر محروم از همه جا بی خبر بسوزه و یا اصلا براش مهم باشم.
این همه ادم  بی گناه مردن اونوقت می ایند و به امام زمان تسلیت می گن.
اون بی وجدانایی که مثلا لطف کردن و اجازه دادن که از حرم مطهر ثلث پول برای مردم بدبخت بفرستند.واقعا مرام و انسانیت تا کجا؟
مردم ما یه سقف بالا سرسون نیست اونوقت حضرات دارن بمب اتم می سازند.((مردم سالاری یعنی همین دیگه))؟؟؟

 

تلنگر۸

 دیگه دل واپس بودن
 واسم بسه
دیگه بیهوده پیمودن
واسم بسه
 زیادیم کردن غم خوردن
زیادیم کردن پژمردن

توی بیداد تنهایی              در عین زندگی مردن

تلنگر۷

ناجیان مملکت
نمی دونم شما بیننده کانال های فارسی ماهواره ای که از امریکا پخش می شوند هستید و یا نه.
صحبت امروز ما در باره دو شبکه از شبکه های خارجی فارسی زبان است.دو کانالی که بیش از همه سنگ ایران و ایرانی را به سینه می زنند و مثلا عاشق سینه چاک این ملت اند.
فکر کنم حدس زده باشید...بله..کانال ازادی و کانال پارس.
ببینید...از دو حالت خارج نیست:
مدیران و کارکنان این دو تلویزیون-اکثرا و نه همه-یا خود خیلی بی شعور  و یا مردم ایران را خیلی بی شعور و نفهم فرض کرده اند.
اون اقایی که می گه ((بکشید....این پدر سوخته ها را...))بله حتما می شناسید.جناب صور اسرافیل.مردی  با فرهنگ و نجیب زاده که بنده خدا اصلا هم فحش بلد نیست و همچنین ابدا هم تلفن مردمی که می ایند  و حرف دلشان را می زنند قطع نمی کند.
من نمی دونم این اقایونی که  دم از دموکراسی و ازادی بیان  می زنند الان که هیچ قدرتی ندارند چپ و راست حرف مردم را قطع می کنند و به این و اون فحش می دهند وای به روزی که اینها قدرت بگیرند.
اخه بد بخت...نامرد بی شعور فکر کردی گفتی(بکشید) مردم می گن چشم و سریع فرمایش جناب خالی (نه عالی) را اجرا می کنند؟فکر کردی الان شدی بت جوانان ایران؟فکر کردی جوانان این مملکت می نشینند و به فحش ها و دروغ هایی که تو به اسم سیاست یادشان می دهی گوش می دهند؟
بدبخت تو اگر چیزی حالیت بود و دلت برای ایران می تپید که اب و خاک و مردمت را ول نمی کردی برای عیاشی.
بله ..توی ازادی و دموکراسی و ثروت نشستی  با فکل و کراوات یه میکروفن  گرفتی دستت می خوای ایران را ازاد کنی؟نه داداش من
اگه مردی و راست می گی بیا ایران و تا پای جونت از اب و خاک و عزت و شرافت ملتت دفاع کن.(بیرون گود نشستی می گی لنگش کن!!!)
یا او یارو... جناب رضا فاضلی که به حساب خودش سیاست داخل و خارج را تشریح می کند و رازها را بر ملا می کند و نوید ازادی می دهد.داداش...مرگ من یواش
این یارو داره نون کشته شدن پسرش رو می خوره.فکر کرده چون پسرش رو کشتند هر غلطی خواست می تونه بکنه.بیشین بینیم بابا
من نمی گم این برنامه ها را نبینید.ببینید اما برای تفریح و سرگرمی و نه برای درس گرفتن.
یک بار دیگه هم عرض کنم:
من نمی گم مملکت ما کارش درسته و نیاز به هیچ چیز و هیچ کس هم نداره.نه خیر..مملکت ما در بدترین وضع فرهنگی و اقتصادی است و همچنین دارای بی لیاقت ترین مسئولان و نادان ترین  و نا توان ترین مردم-البته به غیر از تعدادی از جوانان-
((خودشون کردند      که لعنت بر خودشون باد))
اما اگه قراره این مملکت رو کسی درست کنه او نا جوانانی هستند که عمرشون رو... جوانی شون رو تو ی این مملکت خراب شده گذاشتن و هنوز به ۲۰ سالگی نرسیده بودند زندان رفته و شکنجه شده اند.اون جوانانی که از کمترین نیاز های فردی و اجتماعی شون گذشتند برای بودن در کنار هم برای موندن ایران.

اگر قراره درست بشه فقط و فقط به دست من به دست تو و به دست دیگر جونان لایق و با شرف ایرانی و نه صور اسرافیل و فاضلی و اتابای و یا حتی امریکا و انگلیس.

خریت تا کجا؟

نه واقعا خریت تا کجا؟
نمی دانم شما به تابلوی سر در وزارت امور خارجه  توجه کرده اید یا نه اما اگر ندیدید حتما برای یک بار هم که شده سری بزنید و ببینید وزیر امورخارجه کشور دارای چه حدی از شعور  و معرفت انسانی و غیر انسانی هستند.
(((نه شرقی و نه غربی)))
بله...این شعار وزارت امور خارجه مملکت اسلامی ماست.
تورو خدا نگاه کنین...من چی بگم؟
یکی نیست به اینا بگه اخه عزیز من الهی فدام بشی اگر شرق و غرب نباشند تو با کجا می خوای امور خارجه داشته باشی؟
جالبم اینه که  جناب وزیر امور خارجه و دیگر بروبچ در حالی که نه شرق و نه غرب را قبول دارند من نمی دونم پس این همه مسافرت به کجا می روند؟

تلنگر۶

بی بندوباری
شنیده اید...بار ها و بارها شنیده اید که می گویند : ((فلانی بی بندو بار است...فرهنگ غرب فرهنگ بی بندو باری است...جوانان امروزی بی بندو بار اند و ...))
بی بندو بار
از دو حرف (ب) و (ی) اول این اصطلاح که بگذریم به (بند)می رسیم.همان طور که احتمالا می دانید پذیرفتن بند از سوی انسان ها  همان طور که رستم در شاهنامه می گوید ننگ و به معنی نفی ازادی و ازادگی انسان ها و بردگی ان هاست.(همان چیزی که ما در حال حاضر در کشور داریم)
از بند هم که بگذریم به (بار) می رسیم .باز هم همان طور که می دانید پذیرفتن بند از سوی انسان ها به معنی تنزل از مقام انسانی به جایگاه حیوانی است.
بله...شما را نمی دانم اما من نه از بندگی و بردگی خوشم می اید و نه تمایلی برای خر شدن دارم و با افتخار اعلام می کنم که : ((من بی بندوبارم))
اقایون و خانم های بی بندوبار هم لطفا اعلام کنند.

تلنگر۵

هرگز در تمام زندگی ام علتی به جز ذلت برای ان که چیزی را به التماس بخواهم نیافته ام.هرگز هم نخواهم یافت.ارزش هر چیزی در جهان ما کمتر از ارزش ان چیزی است که از پی هر التماس و زاری فرو می ریزد و ویران می شود.
باید یاد بگیریم که التماس نکنیم...بخواهیم.چرا که هر چیز درستی در سراسر این دنیا برای انسان است و حق طبیعی و اجتماعی او.
چرا ما باید حق خود را به التماس بخواهیم؟

تلنگر۴

    این دود سیه فام که از بام وطن خاست                   از ماست که بر ماست
    وین شعله سوزان که بر امد از چپ و راست             از ماست که بر ماست
    جان گر به لب ما رسد  از غیر ننالیم                          از ماست که بر ماست
    از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست                   از ماست که بر ماست

    گوییم که بیدار شدیم!این چه خیالیست                  بیداری ما چیست؟
    بیداری طفلی است که محتاج به لالاست               از ماست که بر ماست