علل عقب ماندگی ایران(سیاسی و فرهنگی)

((به نام انکه جان را فکرت اموخت))
(علل عقب ماندگی ایران):
علل عقب ماندگی ایران این است که در کشور ما:
۱.چیزی به نام وجدان خیلی کم رنگ شده است.
۲.دختران و پسران جوان یا از هم فرار می کنند و یا نفر سومی متولد شده و بعد هم  AIDS.
۳.تفاوتی میان عشق و SEX نمی بینند.
4.فرهنگیان بی سوادترین قشر مملکت اند.
5.عقل را بر اساس سن می دانند.
6.زندان ها جای خالی ندارند.
7.تفاوتی میان تنبیه و شکنجه قائل نیستند.
8.با نام دین و به اسم خدا همه کار می کنند.
9.چیزی که فراوان است دروغ.
10.برای زنان می نویسند:حجاب متانت است.
11.سازمان اموزش و پرورش به ضعیف ترین شکل ممکن عمل می کند.
12.از هر دو جوان ایرانی سه نفرشان معتاداند.
13.هنرمندان را مطرب می دانند.
14.همه به هم نا محرم اند.
15.چیزی به نام قانون را اصلا نمی شناسند.
16.ادم ها برای احساس خود و برای احساسات دیگران ارزش قائل نیستند.
17.به جوانان از دین فقط استمنا...جماع...صورت و مخرج ...چادر...توبه...محرم و نامحرم ...منکرات و احکامی مانند سنگسارو قطع دست و پا و ... را می گویند و می شناسانند.
18.حکومت برای مردم به جای عشق  محبت و امنیت ...خانه عفاف و منکرات و خفاش شب دارد.
۱۹.کسی عاشق نیست.
۲۰.مادران از مادری فقط شیردادنش را می دانند.
۲۱.از مردی و مردانگی فقط الت تناسلی اش مانده.
۲۲.روابط جای ضوابط را گرفته اند.
۲۳.غذای روح حرام است.
۲۴.به خاطرپول همه کار می کنند.
۲۵.همه عاشق از گردن به پایین طرف مقابل اند.
۲۶.مردم هنوز در ۱۴۰۰ سال پیش مانده اند.
۲۷.نشانه فهمیدن و با شعور بودن(فهمیدن و دم بر نیا وردن است)
۲۸.مردم ظلم پذیرند.
۲۹.فرهنگ مبارزه از بین رفته است.
۳۰.زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی... به عنوان مادران فردا....هیچگونه حقی که ندارند هیچ...زیر ظلم و فساد و تحجر هم هستند.
۳۱.غیرت با تحجر و تعصب قاتی شده.
۳۲.همه منتظرند تا امام زمان بیاید و کارها را درست کند.
۳۳.هیچکس اعتلای شخصیت ندارد.
۳۴.بی فرهنگی بیداد می کند.
۳۵.یک رنگی وجود ندارد.
۳۶.همه مواظب اند که جسمشان را در اختیار دیگران قرار ندهند ولی افسوس که نمی دانند که سالهاست روح و فکرشان در اختیار دیگران است.

مردن؟

همه را از فعالیت از تحرک از مبارزه می ترسانند که چی؟که:
این کار را نکنی زندانت می کنند...ان کار را نکنی شلاقت می زنند...اعتراض نکنی بی ابروت می کنند....حتما تا چند روز دیگر هم می گویند:نفس نکشی لایه ازن سوراخ می شود...
بسه دیگه...بسه...به خدا بسه.
من نمی دانم:
مردن در باغ ها و خرابه های اطراف شهر...مردن در تخت دونفره... مردن در زیر ضربات مشت پدر...مردن در تصادف... مردن در بیمارستان ها...مردن در اثر پیری و از کار افتادگی بهتر است و یا شهادت در راه هدف در راه اعتقاد انسانی در راه عشق؟
اهای با شمام...اره با تو ...تویی که این مطلب را می خوانی.به خدا گناه دارد.اخه مگه تو ادم نیستی؟
دست روی دست گذاشته اید تا امام زمان بیاید؟نمی اید باور کنید نمی اید.این همه ظلمی را که به جوانان ایرانی می شود را می بینید و دم بر نمی اورید؟بپا خیزید.