الهی
الهی به مستانه جام شهود
به عقل افرینان
بزم وجود
به انان که
 بی باده
مست امدند
ننوشیده می
می پرست
امدند

الهی
دلم
مجمر اتش تور کن
گلم
ساغر
 اب انگور کن

به ساغر کشان
شراب ازل
بی می خوارگان
می (لم یزل)
به عشقی که شد
از ازل
اشکار
به حسنی که شد
عشق را پرده دار
الهی
مجمر اتش تور
دلم ساغر اب انگورکن

در این حال مستی
صفا کردم
تورا ای
خدا
من
صدا کردم
از این روزگاری که من دیده ام
چه شب ها
خدایا
خدا کرده ام

نهادم
سر سجده بر خاکت
به درگاهت امشب
دعا کرده ام

شرار عمر فانی ام
طلوع جاودان
تویی...تو
نشان ناتوانی من
توان بی نشان تویی
تو

تو شور عشقم داده ای
مرا
تو رسوا کرده ای
به کوی اهل دل مرا
تو مست و شیدا کرده ای

کجا روم که چاره ساز
ای خدا
 تویی
نیاز هر چه بی نیاز
ای خدا
تویی

تموم شد.

بدون شرح

سلام
اومدم که از همه اون هایی که توی این مدت به من و نقاب لطف داشتن...تشکر کنم و در ضمن عذر خواهی کنم از اینکه لطفشونو بی جواب گذاشتم
امیدوارم که منو ببخشین
اخه...کنکور...کنتور مو... پرونده