بی بندوباری
شنیده اید...بار ها و بارها شنیده اید که می گویند : ((فلانی بی بندو بار است...فرهنگ غرب فرهنگ بی بندو باری است...جوانان امروزی بی بندو بار اند و ...))
بی بندو بار
از دو حرف (ب) و (ی) اول این اصطلاح که بگذریم به (بند)می رسیم.همان طور که احتمالا می دانید پذیرفتن بند از سوی انسان ها همان طور که رستم در شاهنامه می گوید ننگ و به معنی نفی ازادی و ازادگی انسان ها و بردگی ان هاست.(همان چیزی که ما در حال حاضر در کشور داریم)
از بند هم که بگذریم به (بار) می رسیم .باز هم همان طور که می دانید پذیرفتن بند از سوی انسان ها به معنی تنزل از مقام انسانی به جایگاه حیوانی است.
بله...شما را نمی دانم اما من نه از بندگی و بردگی خوشم می اید و نه تمایلی برای خر شدن دارم و با افتخار اعلام می کنم که : ((من بی بندوبارم))
اقایون و خانم های بی بندوبار هم لطفا اعلام کنند.
من با بند و بارم عمو
عقل به معنای بند و قید است که انسان بر خلاف حیوان عقل دارد وبر خلاف او هر کاری که غریزه اش ا قتضا دارد انجام نمیدهد
سام علیک ماهم بی بندو باریم