یه موضوع و کلی ابهام!

درود

بی مقدمه می رم سر اصل مطلب!

در مورد سد سیوند می خوام بگم...شنیدم بعد از اون همه بالا و پایین پریدن ها و اعتراض جوامع مختلف داخلی و خارجی و امضا کردن ها و بیانیه صادر کردن ها؛قراره  بزودی سد سیوند رو روی فرهنگ و مدنیت ۳۰۰۰ ساله ی  ایران ابگیری کنند!

اره به همین سادگی....نیاز نیست غش کنین!...اگه غش کردنی بودین ۱۴۰۰ سال پیش باید می مردین... من ایرانی امروز؛فقط و فقط یه تاریخ و گذشته ی فاخر و باشکوه داشتم که اونم دیگه ندارم...واقعا....نمیدونم چی بگم........................

می خواستم بدونم و  بدونین که این خبر حقیقت داره یا نه ؟

نظرات 13 + ارسال نظر
امیر دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 18:04 http://golayepune.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری
اگه وقت کردی به من یه سری بزن
در ضمن با تبادل لینک موافقی

هلاله دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 22:06 http://helaleh.blogsky.com

چرا همه چیزو ربط میدی به ۱۴۰۰ سال پیش؟من نمیفهمم

هلاله دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 22:14 http://helaleh.blogsky.com

یعنی به نظر تو نمیشه آدم هم مسلمون باشه هم ایرانی ...عاشق کشورش...عاشق فرهنگش...تاریخش؟.....چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

ملیحه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 19:24

سلام
من به وبلاگ ایران وایرانی سر میزنم تنها نظر شما توش بود جواب دادم ولی تایید نشد پس به خود شما جوابتون را میدم
جدا در اشتباهید.
آقای احمد

۱.اهانت به امروز ایران کمال بی انصافی و نادانی است.
۲.اگر دیروز را دوره قاجار یا پهلوی فرض کنی که مایه شرم است.واگر ساسانیان و... باز خیلی قابل مباهات نیست.
۳. ایران بی فرهنگ ترین ملت است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شرمت باد.
۴.یک کلام: تو بی خبری بی خبری کار تو نیست
هر بی خبری را نرسد بی خبری....

هلاله جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 19:51 http://helaleh.blogsky.com

سلام...من همین امروز ظهر از شیراز اومدم...خیلی خسته ام وگرنه بیشتر برات مینوشتم...من هم قبول دارم که به این آثار الآن کم محبتی و بی توجهی میشه....من هم وقتی تو پاسارگاد بودم کل وجودم پر غصه بود....من هم از اون حمله وحشیانه دلم میسوزه ولی اینجا ۲تا چیز هست:۱.اون حمله رو به مسلمونا نسبت نده...کار عمر بوده و اولین مخالفش حضرت علی....
۲.اگه همه اش بخوایم به فکر گذشته از دست رفته مون باشیم و غصه بخوریم...پس حالا چی؟بابا ما باااااااید تو حال زندگی کنیم ...برای کشورمون زحمت بکشیم و بسازیمش و سعی کنیم آدمهای خوبی باشیم...ولی تو این طوری فکر نمیکنی..میگی حالا که گذشته مو ازم گرفته ان...حالا که هیچ چیز از اون فرهنگ و تمدن باقی نمونده...حالا که...پس میشینی و غصه بیخود میخوری...
...مرسی از نظرتو...خودم هم تهران زده..
موفق باشی

هلاله شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 21:28

سلام احمد...با بعضی از حرفهات موافقم...با بعضی هاش مخالفم...من قبول دارم که هویت ایران و ایرانی باید حفظ بشه...باید رشد کنیم...به کشورمون کمک کنیم....ولی بازم میگم...اسلام دینیه که به هویت انسان احترام میذاره...حضرت علی هم هدفش اونی نبوده که تو فکر میکنی...مرز تعیین کردن هم برای دینهای مختلف کوتاه فکری محضه..یه سوال؟.یعنی چی باید ایرانو از غیر ایرانی پاک کنیم؟یعنی هر کی یه ریشه اش مال یه جای دیگه است گردنشو بزنیم؟...پس همه باید بمیرن+خیلی از غیر ایرانی ها بیشتر از من و تو برای ایران کار انجام داده اند...مطمئنم که تو هم از جدا کردن آدمها از هم خوشت نمیاد...مهم اون روح پاک انسانیته که ممکنه تو یه آفریقایی بی فرهنگ از من با تمدن ۳۰۰۰ساله بیشتر باشه... ببین الآن دیگه مرز تعیین کردن خیلی مسخره است....من ایرانی...یکی امریکایی یکی افغانی...چه فرقی میکنه؟....با نظر متعصبانه ملیحه خانوم هم مخالفم...خوش باشی

--- سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 22:19 http://aeeeen.blogfa.com

این وبلاگ به همه ی ربط داره به جز نقاب
البته در ظاهر
در باطنش رو من نمیدونم
من ظاهر بین بودم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 23:20

متاسفانه من هم مثل بقیه...خوشم اومد....D:

هلاله پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:21

سلام...۱.جوک نبود حقیقت بود...این خانوم به خودش زیادی اجازه اظهار نظر داده به نظر من خنده دار بود.....۲.این که گفتی تو هم مثل بقیه...خوشم اومد چون اینو تا حالا کسی بهم نگفته بود....۳.نتایج سراسری نیومده....ولی نباید انتخاب اولم قبول بشم؟

علی یزدی پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 14:33 http://sourceir.mihanblog.com

با سلام
برای تبادل لینک مزاحم شدم
اگر موافق هستید به من خبر بدید
ممنون

حامد پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 15:03 http://googetighi.blogsky.com

سلام
متن شما عالی بود
یسر به من بزنید
با تبا دل لینک موافقین؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 19:48

ای ول...یعنی نمیدونستی من چی دوست دارم؟؟؟حالا یه چیزی میخونم دیگه...برای تو چه فرقی داره؟فرض کن یه چیزی تو مایه های بنایی....

--- جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 http://aeeeen.blogfa.com

خوب...راجع به نقاب که حرفی ندارم...چون از ظاهر نیگاه کردم
در مورد پریز هم من زندگی رو دوست دارم فقط گفتم چطور هیچکس از روی کنجکاوی برای اینکه ببینه دنیای دیگه ای وجود اره یا نه یا توش چه خبره خودکشی نمیکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد