بدون شرح

سلام
من دانشجوی رشته زیست شناسی سلولی مولکولی  هستم و قراره که در مورد سلول های بنیادی با گروهی از بچه ها ی دانشگاه پروژه ای رو شروع کنیم
خوشحال می شم اگر  کسی اطلاعاتی در این مورد داره با هم همکاری کنیم
فعلا بیشتر نمی تونم توضیح بدم

تقدیم به همه ی خورشید خانم ها

خورشید خانم
چارقد مشکی نمی خواست
مثه شما با این سر و شکل و لباس
بقعه ی نور ما سبک تر از هواست
خورشید خانم
رها تر از من و شماست

هرکی می خواد
 با کلاشی
سر کلاس
 نقاشی
پیرهن گلدار
 نکشیم
خاطره ی یار
 نکشیم
درخت سر باز
 نکشیم
بدتر از اون
ساز نکشیم

باید بدونه
 ...عاقبت
دوبال پرواز می کشیم
درای این مدرسه رو
رنگی و دلباز می کشیم
رو کاغذای بی صدا
ساز می کشیم
ساز می کشیم

پریشونم پریشون!!!

درود
پریشونم پریشون...
اقا...خانم...خانم....اقا...؟
اره...می دونم...می دونم خیلی بی خیال شدم....می دونم ۲۲ بهمن شد و من... ننوشتم...جریان خلیج همیشه فارس شد و من... ننوشتم...انتخابات امریکا شد و من...ننوشتم...جنبش اذرخش شد و من...ننوشتم....روز جهانی زن شد و من...ننوشتم...ترم دوم دانشگاه شروع شد و من...ننوشتم...از همه بدتر...نوروز باستانی شد و من...ننوشتم...و این قصه سر دراز دارد... ... ... ... ... ... ... ...  .
خب...اره تقصره منه ولی جبران می کنم...فقط بدوننین من خواستم و نشد
به هر حال...
اول از همه نوروز باستانی رو به همه و مخصوصا بچه های خوب بلاگ سکای شاد باش می گم
و امید وارم که سالی سراسر نور و شادی و درستی در پیش رو داشته باشیم(خودمم تحویل گرفتم)
یادمون نره...که این نوروز...پیام اور ژرف ترین پیام هستی است که همه پیر و پیغمبر ها و ...نتونستند بهش برسند....
                      ((پندار نیک 
                                               گفتار نیک
                                                                        کردار نیک))
                              
                                                             هر روزتان نوروز          نوروزتان پیروز

درود
امروز می خوام این سوال رو مطرح کنم که:
((به نظر تو انقلاب سال ۵۷ به نفع ملت ایران بود و یا به ضررشون؟))
من فعلا کاری به اینکه این وسط کی ضرر کرده و (کیا) سود کردن! ندارم
همین قدر الان می تونم بگم که این انقلاب باید انجام میشد...حالا به دست هر کسی...شاه باید می رفت...حالا به هر صورتی...اما...
به هر حال این برای عده ای پیروزی بزرگی بوده و من این پیروزی بهشون تبریک می گم...ولی...
تو چی میگی؟

تلنگر۱۷

درود
بعد از یه تاخیر کلی خلاصه دوباره پیدام شد.نمیدونم شما خوشحالید یا نه...ولی من  خوشحالم که دوباره دارم می نویسم

امروز می خوام در مورد یه چیزایی بگن که شاید تا بحال نشنیده باشین:

                        دروغ

اره...می دونم همتون شنیدین...ولی این دروغ ها با اون دروغ ها کلی فرق داره...میگی نه؟پس گوش بده...
هیچ می دونستی که (امام)سید روح الله موسوی خمینی...اصلا ایرانی نیست و هندی الاصل هستش!
هیچ می دونستی که اکبر هاشمی رفسنجانی..نه رفسنجانی هست و نه اصلا ایرانیه...ایشون ازبک هستن!
هیچ می دونستی که (ایت الله)هاشمی شاهرودی-رئیس قوه قضائیه- اسم کاملش اینه:
هاشمی شاهرودی (عراقی).می دونستی که اینجوری شایع هست که برادرش توی جنگ عراق و امریکا کشته شده!
و از همه جالبتر...
همه شما (ابن ملجم مرادی) رو میشناسین و همه دیدین و شنیدین که همه ازش به بدی و با نفرت یاد می کنند
هیچ می دونستی که ابن ملجم مرادی ایرانیه....می دونستی (مراد)نام منطقه ای توی ایران باستان بوده...می دونستی نصف فک و فامیلشو عرب ها کشته بودن....می دونستی پدرش یه شفل مهم توی ایران داشته و ادم حسابی بوده!!!
اره...همه و همه به من و تو دروغ گفتن و میگن...
فکر نمی کنی دیگه وقتش رسیده باشه که پاشیم...و یا حداقل این اراجیفی رو که بهمون تحویل می دن.. دور بریزیم؟؟؟
انتخاب با توئه... 

تلنگر۱۶

سلام
امروز می خوام یه سوال ازتون بپرسم...امیدوارم که جواب منو بدین
 به نظر من ادما 4 دسته اند:
دسته ی اول اونایی اند که می فهمند و حرف می زنند
دسته ی دوم اونایی اند که می فهمند و حرف نمی زنند
دسته ی سوم اونایی اند که نمی فهمند و حرف هم نمی زنند و
دسته ی چهارم اونایی اند که نمی فهمند و حرف می زنند
راستی...به نظر توی خواننده...بیشتر ادما تو کدوم دسته اند؟
 خود تو چی؟
 من چی؟
 در ضمن دوست داشتی توی کدوم دستی باشی؟

چی بگم؟

سلام خلاصه بعد از کلی مکافات تونستم از این فیلتر بی پدر و مادر راحت بشم البته نه راحته راحت ولی خوب...بد نیست اومدم خیلی چیزا رو توی یه مدت کم بگم و زحمت رو کم کنم یعنی می خوام فیلو تو فنجون کنم شما میگین می تونم؟ ببخشید که توی این کلمات عربی بکار بردم: اولا...معذرت می خوام که حدود یک ماهی هست که خبری ازم نیست البته نمی دونم شاید شما راحت شده باشین...ولی خب من که دست از سرتون بر نمی دارم دوما اینکه می بخشید که از سمت چپ می نویسم اخه توی یه کافی نت لعنتی ام سوما از همه اونهایی که توی این مدت منو تنها نذاشتن ممنونم چهارم دیگه از دست بلاگ سکای داغون داغونم و به همین دلیل یه وبلاگ تازه توی بلاگر ساختم...البته هوز توی اول راهم...یعنی هنوز بند کفشمو هم نبستم ادرسشم اینه: http://pesariaznaslearya.blogspot.com پنجما خواهش می کنم که منو تنها نذارین من به اندازه ی کافی توی این شهر بی در و پیکر تنها هستم شیشما...راستی...دیدین که اقای اهورا نیومدن...بابا رو رو برم...مرتیکه اومده می گه :من نمی ام می گن چرا؟ می گه چون کشته می شم معذرت می خوام ولی...اقای اهورا خیلی خری مردم ما هم که قربونم برن فقط منتظر یه گوله جا هستن که خودشونو بهش بچسبونند هفتما اینکه سعی می کنم هر دو وبلاگ رو با هم داشته باشم البته اگه شد هشتما...خوشحالم که اومدم دانشگاه و دیدم هیچ خبری نیست...غیر از از یه مشت دختر و پسر بی کار و یه مشت استاد بی سواد البته دانشگاه ازاد رو می گم نهما اینکه... تموم شد

سلام
نمی دونم چی باید بگم...ویا اصلا باید بگم یا نه...به هر حال:
می بخشین که یه مدته ننوشتم...اخه نا سلامتی با اجازتون دانشجو شدم و توی این موقعیت کامپیوتر و اینترنتی  ندارم...باور کنین دستم از چاره کوتاهه...البته فعلا
پس...لطفا یه کم صبر کنین
شاد و سربلند و پاینده باشین