تقدبم به پدران و مادران فردا

(تقدیم به جوانان( پدر و مادران فردا) و همچنین خطاب به پدر و مادران امروز)
فرزندان
فرزندان شما
فرزندانی برای شما نیستند.
انان پسران و دخترن حیات و زندگانی اند و به زندگی عشق می ورزند
انان بوسیله شما روی این اقلیم پا می گذارند اما این اقلیم از ان شما نیست.
گرچه انان با شما زندگی می کنند اما ملک شما نیستند. شما می توانید محبت های خود را به انان تقدیم کنید و همه را دوست بدارید ولی نمی توانید بذرهای افکار خود را در ذهن انان بیفشانید زیرا انان افکار و اندیشه هایی دارند که مختص خودشان است
شما می توانید برای تن ان ها مسکن بسازید ولی روح و روان ان ها هرگز در این مساکن قرار نخواهد گرفت.روح فرزندان شما در خانه های فردا مسکن می گزیند.خانه هایی که شما حتی در رویاهایتان به ان ها راه ندارید.
شما تنها می توانید تلاش کنید تا خود را به رنگ انان در بیاورید ولی کوشش شما برای همرنگ ساختن انان با خودتان کاری است عبث و بیهوده زیرا زندگی و چرخ زمان هرگز به عقب باز نمی گردند و حیات هرگز از توقف در منزلگاه دیروزسرشار نمی شود.

میراث گذشتگان

به نام انکه جان را فکرت اموخت
من نمی دانم این نسل قبل ریشو چرا تمام فساد های این جامعه ای را که خود ساخته و پرداخته اند و به ما تحویل داده اند را به جوانان نسبت میدهند؟
مگر نه این که این جامعه میراث ان ها است؟
ایدز
اعتیاد
فحشا
جنگ
دروغ
اختلاص
دزدی
فقر
ترور
محرم و نامحرم
کرکس ها
خفاش شب ها
و ...
بله.. این ها بودند میراث پدران ما
مگر همین عزیزان:
با تعصبات و خرافاتی که دارند خون فرزندان خود را در شیشه نمی کنند
فرزندان خود را زیر ضربات مشد و لگد خود نمی کشند؟
همه جوانان را با هم نامحرم نمی کنند؟
فرزندان خود را مجبور به ازدواج های اجباری نمی کنند؟
فرزندان خود را مجبور به فرار از خانه نمی کنند
و...
باز هم بیایید و بگویید جوانان فاسد اند و بی قید و بند.
بیایید کمی به خود بیاییم
بیایید در مقابل زور و تحجر سکوت نکنیم.